روایاتی درباره اهمیت تقوا
تقوا، اصطلاحی اخلاقی به معنای خویشتنداری در اطاعت از دستورات الهی و دوری از گناهان است. در ادامه به اهمیت تقوا از منظر روایات می پردازیم.
و خداوند تعالی در آیات کتاب مجید و قرآن حمید مدح تقوا و متقی را فرموده است.
پس فرمود: بهترین زاد و توشه تقوا است.
و فرمود: جامه تقوا بهترین جامه هاست.
و فرمود: خدا دوست دارد متقین را.
و فرمود: کسانی که ایمان بیاورند و تقوا داشته باشند، برای ایشان است بشارت در دنیا و آخرت.
در تفسیر برهان روایاتی نقل کرده که بشارت در دنیا وقت مرگ است که پیامبر و امیرالمؤ منین و حضرت مجتبی و سیدالشهدا صلوات الله علیهم او را بشارت به بهشت دهند و جای او را در بهشت به او نمایش دهند.
و فرمود: خدا ولی متقین است.
و فرمود: بهشتی که متقیان را وعده داده اند چنان است که نهرها زیر آن جاری است و ماءکولات آن همیشگی و سایه آن برقرار است. این بهشت سرانجام اهل تقوا و آتش جهنم سرانجام کافران است.
و فرمود: نجات می دهد خداوند کسانی که تقوا نمایند. نرسد به آنان بدی و محزون نشوند.
و فرمود: بهشت مهیا شده برای متقین.
و فرمود: خداوند قبول می فرماید از متقین.
و فرمود: نیست از شما کسی مگر آنکه وارد جهنم می شود. هست این از امورات حتمیه مقدر شده. پس نجات می دهیم متقین را و ظالمین در جهنم می مانند.
و فرمود: کسی که تقوا نماید، برطرف می کند خدا از او سیئات او را و اجر او را بزرگ فرماید.
و فرمود: ای کسانی که ایمان آورده اید، اگر تقوا داشته باشید، قرار می دهد خداوند برای شما فرقان را (یعنی نوری که تمیز دهید به آن بین حق و باطل و خیر و شر را) و برطرف کند از شما بدیهای شما را و می آمرزد شما را.
این دو آیه اخیر دلالت دارد بر اینکه تقوا کفاره بدیها می شود.
و فرمود: به درستی که گرامیترین شما نزد خدا آن کسی است که تقوای او بیشتر باشد.
پس تقوا درجات دارد؛ هر چه بیشتر بهتر. و چون خداوند تقوا را دوست دارد و تمام سعادت دنیا و آخرت در تقوا می باشد، وصیت فرمود خلق خود را به تقوا، چنانکه در قرآن مجید خبر داده است.
امیرالمؤ منین (علیه السلام ) نوشت به سوی اهل مصر: بر شما باد به تقوا و پرهیزگاری از خدا؛ که تقوا جامع تمام خیرات است و نیست خیری غیر تقوا. و سوال کردند از آن حضرت که: کدام عمل افضل است؟ فرمود: تقوا.
تفسیر تقوا و صفت متقی
بدان که: نازلترین درجه تقوا آن است که بعد از اقرار و اعتقاد به وحدانیت و رسالت رسولان و تصدیق پیامبران و افضلیت خاتم پیامبران صلی الله علیه و آله و سلم اقرار کند اعتقاد داشته باشد به ولایت امیرالمؤ منین و یازده فرزندان طیبین و طاهرین او و اینکه آنان خلفای حقند و هر چه فرمودند حق است و بیزاری بجوید از دشمنان آنان.قال تعالی: فمن اظلم ممن کذب علی الله و کذب بالصدق اذ جاءه الیس فی جهنم مثوی للکافرین # والذی جاء بالصدق و صدق به اولئک هم المتقون. (16)الایه.
در تفسیر برهان و بحار روایاتی نقل کرده که در این آیات مراد از ((صدق )) ولایت است. ((و الذی جاء بالصدق )) رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است که ولایت را از جانب خدا آورده است.
پس معنی آیه شریفه به ضمیمه فرمایش امیرالمؤ منین و حضرت صادق و حضرت کاظم صلوات الله علیهم این می شود: کیست ظالمتر از کسی که دروغ ببندد بر خدا و تکذیب نماید به ولایت اهل بیت عصمت و طهارت وقتی که آورد پیامبر ولایت را از جانب خداوند؟! آیا نیست جهنم جای کافرین؟! و اما آن کسی که آورد ولایت را و آنکه تصدیق کرد به آن، پس آنانند متقین. برای ایشان است آنچه بخواهند از نعمتها نزد پروردگارشان. این است جزای محسنین. برطرف می کند خدا گناهان آنان را و مزد ایشان را بهتر از آنچه کردند به ایشان می دهد.
از امالی صدوق از امیرالمؤ منین (علیه السلام ) نقل شده است که فرمود: حبیب من رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بسیار به من می فرمود: یا علی، محبت تو تقوا و ایمان است.
قال تعالی: من جاء بالحسنه فله خیر منها و هم من فزع یومئذ آمنون # و من جاء بالسیئه فکبت وجوههم فی النار. (17) الایه.
یعنی: هر کس بیاورد حسنه را، پس برای او خوبی است از برکت آن حسنه و ایشان از فزع قیامت ایمنند. و کسی که بیاورد سیئه را، پس انداخته می شود در آتش جهنم.
ای عاقل منصف، فکر کن چه حسنه ای ست که موجب خیر می شود و اسباب ایمنی از فزع قیامت است. باید حسنه ای باشد که از تمام حسنات بهتر و مهمتر باشد. و هم چنین این سیئه که در آیه آمده باید از تمام سیئات بدتر باشد. واضح است که این حسنه ولایت و محبت اهل بیت پیامبر و ائمه دین صلوات الله علیهم می باشد، و این سیئه عداوت ایشان است.
در تفسیر برهان از کلینی به سند خود از امام صادق از امام باقر از امیرالمؤ منین صلوات الله علیهم نقل کرده که فرمود در ضمن حدیثی بعد از قرائت این آیه شریفه: حسنه معرفت ولایت و محبت ما اهل بیت است. و سیئه انکار ولایت و دشمنی با ماست.
و همین حدیث را از امالی شیخ و از محمدبن عباس به دو سند و از شیخ طبرسی نقل کرده است و هفت روایت دیگر به این مفاد نیز نقل کرده است.
و در بحار ج 24/ 41 متجاوز از شش روایت معتبر برای اثبات این مطلب نقل کرده است. و همچنین در ج 27/ 85 و 122 و 170، و ج 36/ 81 و 102 و ج 39/ 292 روایات داله بر مدعا نقل کرده است.
و درجه اعلای تقوا آن است که هر چه واجب است انجام دهد و هر چه حرام است ترک نماید. چنانکه امام صادق (علیه السلام ) اشاره به این فرموده اند. و از این درجه بالاتر آنکه علاوه بر این هر چیز را که احتمال وجوب آن را می دهد انجام دهد و آن چیزی را که احتمال حرمت آن را می دهد ترک نماید. و از این بالاتر آنکه علاوه بر آن مستحبات را انجام دهد و مکروهات را ترک نماید.
هر چه عمل و زهد و عبادت او بیشتر، تقوای او بیشتر و عزت و قرب او بالاتر خواهد بود. و مقدم بر عمل علم به آنهاست. پس رتبه علم مقدم است.
منبع: حوزه نت
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}